یادم نیس دقیقا چ سالی بود ولی میدونم قبل از1385
بابام ک انقد آرزوی کربلا رفتن داشتو تو خوابوبیداری همش امام حسینو زیارت میکرد بالاخره رفتو کربلایی شد آخه اونموقه ها ب راحتی الان نبود
صدام ملعون خیلیارو میکشتو خیلیا مجبور میشدن برگردن
یادمه مامان زورکی فرستادش
حتی بابام تا غروبه اونشبی ک میخاست راه بیفته خبرنداشت
خیلی یبارکی شد...گمونم قسمت ک میگن اینه!آقام حسین خواستش
تنها عکسی هم ک اونموقه گرفت همین یدونه بود
امیدوارم همه کسایی ک دلشون پرمیکشه سمت حرم بتونن برن زیارت
toghyan...
برچسب : نویسنده : 8weary74e بازدید : 124